به گزارش پایگاه خبری اقتصادآرا ،محمد شیخ حسینی مدیر عامل بانک توسعه تعاون طی بازدید از شرکت های تولیدی و تعاونی جزیره کیش، علاوه بر شرکت بتن پرشین کیش نشست هایی نیز با شرکت نیک سازه تابان و شرکت تعاونی مسکن رانندگان جزیره کیش برگزار نمود.
شیخ حسینی در ارتباط با این بازدیدها اظهار داشت: بسته اعتباری پنج هزار میلیارد ریالی بانک توسعه تعاون برای حمایت از شرکت های تولیدی و تعاونی جزیره کیش در نظر گرفته شده است، در این بسته اعتباری انواع خدمات پرداخت تسهیلات، صدور اعتبار اسنادی، صدور ضمانت نامه، تامین مالی از طریق اوراق بدهی، اوراق صکوک و اوراق مرابحه منظور شده است.
وی در خصوص پروژه شرکت نیک سازه تابان و شرکت تعاونی مسکن رانندگان گفت: این پروژه در چهار فاز برای ۱۲۴۸ عضو تعاونی در حال انجام است، فاز اول با بیش از ۳۰۰ واحد با تامین مالی بانک توسعه تعاون رشد ۸۰ درصدی داشته است و برای تامین مالی سه فاز دیگر نیز مدلهای تامین مالی بانک قابل ارائه است.
وی تاکید کرد: بانک توسعه تعاون به عنوان یکی از بانکهای عامل طرح نهضت ملی مسکن در سال گذشته صد در صد تعهدات خود را ایفا نموده است و در سال جاری نیز کلیه تعهدات خود را به صورت کامل ادا خواهد نمود، حمایت از طرحهای مسکن جزیره کیش نیز در مسیر کمک به طرح نهضت ملی مسکن است.
شیخ حسینی با تاکید بر لزوم حمایت از طرحهای تولیدی و تعاونی جزیره کیش گفت: حمایت از طرحهای تولیدی ضمن آنکه سبب تقویت بخش عرضه در اقتصاد می گردد، با هدایت نقدینگی به سمت تولید و پرهیز از حرکت نقدینگی به سمت بخشهای غیر مولد موجب می شود بانک کمک موثری به دولت در مهار تورم نیز داشته باشد.
به گزارش پایگاه خبری اقتصادآرا ، در طول تاریخ کم نبودهاند نمونههای ناموفقی که نتوانستهاند از دامهایی که در مسیر ریبرندینگ سر راهشان قرار داشته گذر کنند.
ریسکهایی که در رابطه با ریبرندینگ وجود دارد در واقع همان مواردی هستند که هنگام برنامهریزی باید به آنها توجه کرد، تمام ابعاد و جوانب آنها را سنجید، خطاها را در نظر گرفت و البته استراتژی دقیقی برای آنها تهیه کرد.
از دست دادن ارزش ویژه برند
ارزش ویژه برند که یکی از مهمترین داراییهای یک کسبوکار است میتواند در فرآیند ریبرندینگ از دست برود و این امری رایج است. فرقی ندارد برند در چه ابعادی مشغول به فعالیت است یا به چه پیشینهای متکی است، هر برند کوچک و بزرگی با از دست دادن شناختی که مشتریانشان از آنها بهدست آوردهاند، یک خلأ بزرگ خواهند داشت. مشتریان نیاز به آموزش مجدد دارند، کارکنان باید بازآموزی شوند و اختلال در هریک از این موارد میتواند باعث از دست رفتن ارزش ویژه برند شود. این مورد در واقع بزرگترین خطری است که کسبوکارها با آن روبهرو خواهند شد.
برهم زدن فرهنگ شرکت
این یک حقیقت است و باید آن را قبول کرد که در هر صورت ریبرندینگ یک اختلال در کسبوکار روزانه و روتین اداره یک شرکت ایجاد میکند و افرادی بیشتر تحت تأثیر قرار میگیرند که اتفاقاً اغلب در تصمیمات اتخاذشده در مورد برند نیز سهمی ندارند. بنابراین سردرگمی کارکنان، مقاومت و رنجش ممکن است پیش بیاید. از این جهت ریبرندینگ نیاز به ایجاد یک فرهنگ جدید دارد که همه افراد بتوانند آن را به اشتراک بگذارند. تغییری که از آن صحبت میشود و افراد میتوانند آن را بهراحتی و با آغوش باز بپذیرند، تغییری است که بهعنوان یک تکامل طبیعی حس شود و به مرور اتفاق بیفتد. هیچ تغییر ناگهانی نمیتواند کارساز باشد و افراد زیادی را با خود همراه کند.
بیگانگی مشتریان
ایجاد تغییرات در برند مثل تغییر نام یا عملکرد محصول یا خدماتی که مشتریان از آن استفاده میکنند، به نوعی مانند تغییر چیدمان مبلمان خانه بدون درخواست آنها است. هنگامی که یک کسبوکار از تغییرات برند رونمایی میکند انتظار دارد با یک واکنش مثبت روبهرو شود. پس برای رسیدن به چنین نتیجهای باید هنگام رونمایی روی تمام نکات مثبت تغییراتی که ایجادشده تأکید شود. باید این نکته را به یاد داشت که ریبرندینگ فقط تغییر و بهروزرسانی لوگو یا زبان برند نیست، بلکه اتفاقی بزرگ در مورد ایجاد ایده و انتظار برای افرادی است که کسبوکار شما را میسازند و رونق میدهند یا بهراحتی باعث شکست آن میشوند. در مورد این ریسک آنچه که نجاتبخش است توجه به نحوه ریبرندینگ و ارزشهای منحصر به فردی است که برای مشتریان به ارمغان میآورد. بنابراین ریبرندینگ نباید متمرکز بر برند و آنچه که از صنعت و تجارت میخواهد باشد، در عوض باید در راستای ایجاد ارزش جدید با حرکت رو به جلو اتفاق بیفتد.
البته علاوه بر مورادی که ذکر شد، تعداد ریسکهای بیشتری سر راه ریبرندینگ وجود دارد، خطرهایی همچون توجه منفی رسانهها، سردرگمی برند، تداخل پیامها و… که باید آنها را در نظر داشت. حتی در خوشبینانهترین حالت هم باید اذعان کرد که ریبرندینگ خطرناک است. برخی برندها این خطر را میپذیرند و وارد عمل میشوند و برخی دیگر بدون پذیرش ریسک در همان جایگاهی که دارند باقی میمانند و احتمالاً در رقابت عقب میمانند. یکی از نمونههایی که این ریسک را پذیرفت برند پنبهریز از گروه وطنزرین بود که طی سالهای اخیر مسیری برنامهریزیشده را برای ریبرندینگ و ضمن آن خلق پیام و ارزشهای جدید و تغییر بستهبندی محصولات خود طی کرد و امروز که محصولات پنبهریز در فروشگاهها به چشم میخورند میتوان به این نتیجه رسید که این برند ثمره ریسکپذیریاش را بهدست آورده و با آگاهی از چالشها دست به چنین اقدامی زده است. تا زمانیکه برندها در مورد اهداف خود صادق باشند، مجموعه مناسبی از نیروها را بهکار بگیرند و تیم همسویی را تشکیل دهند، به حفظ ارزش برند توجه داشته باشند، پیامی شفاف را منتقل کنند، تمرکز خود را حفظ کنند و از ریبرندینگ برای حل مشکلات مشترک خود و مشتریانش استفاده کنند، احتمالاً نتیجهای مثبت برای همه رقم خواهد خورد.
به گزارش پایگاه خبری اقتصادآرا ،انطباق محصول بهعنوان یک استراتژی شناخته میشود که در آن محصولات یا خدمات بر اساس نیازها و ارزشهای بازارهای جدید، سفارشیسازی و اصلاح میشوند و در نتیجه این فرآیند، محصولی جدید طراحی و تولید میشود. به بیانی دیگر این فرآیند شیوه درک یک محصول به اشکال مختلف است. در استراتژی انطباق، تجزیه و تحلیل و درک نیازهای بازارهای هدف راهنمای ایجاد تغییرات است، که میتواند بهوسیله مطالعات یا نظرسنجیهای مستقیم از مشتریان صورت بگیرد یا از تحقیقات موجود برای تجزیه و تحلیل روندها، شکافهای بازار و بینش مشتری برای دستیابی به آن استفاده کرد. از جمله عواملی که در این روند تاثیرگذار هستند میتوان از چنین نمونههایی نام برد:
- عوامل فرهنگی
- شرایط اقلیمی
- ترجیحات مشتری
- قدرت خرید مشتری
- قوانین مالیاتی
- محدودیتها
- استانداردهای کیفیت
- استانداردهای ایمنی
ممکن است مفهوم سازگاری محصول شبیه به «استانداردسازی محصول» بهنظر برسد. هرچند که این دو مفهوم درباره تولید و فروش محصول به مشتریان است، اما تفاوتهایی وجود دارد:
- در روند انطباق محصول، تغییراتی در ویژگیهای محصول، برای جذابیت بیشتر محصول در بازار هدف، اعمال میشود، اما در استانداردسازی، یکنواختی برای همه یا چند بازار حفظ میشود.
- استانداردسازی فقط روی یک محصول یکنواخت بدون تغییر کار میکند، به این ترتیب استفاده از فرآیندهای تولید انبوه راحتتر است و بهرهوری افزایش پیدا میکند.
- تولید یک محصول یکنواخت در فرآیند استانداردسازی منجر به صرفهجویی در هزینهها خواهد شد. تولید کالا بر اساس بازارهای متفاوت، هزینههای بیشتری را در پی دارد.
- استانداردسازی فقط یک محصول را در دسترس مشتریان قرار میدهد، در حالیکه انطباق محصول با فراهم آوردن انتخابهای بیشتر امکان جذب مشتریان متنوعتری را ایجاد میکند.
تهیه یک استراتژی انطباقسازی دقیق میتواند تضمینی برای دستیابی به نتیجه مطلوب و مورد انتظار باشد. این سند راهبردی از چند جزء اساسی تشکیل میشود تا بتواند نیازهای بازار جدید را برآورده سازد:
- تحقیق در مورد مشتری برای درک افکار، علایق و نیازهای آنها که از طریق ارتباط با مشتریان در بازار هدف یا استفاده از کارشناسانی که توانایی شناسایی ارزشهای فرهنگی یا استانداردهای لازم را دارند صورت میگیرد.
- تحقیق و ارزیابی در مورد تأثیرات بالقوه فرآیند صادرات میتواند زمان و هزینههای مربوط به تطبیق محصولات با نیازهای بازارهای مختلف را تعیین و همچنین پتانسیلهای بازار هدف را شناسایی کند.
- نحوه بازاریابی و طراحی کمپینهایی مطابق با ارزشهای فرهنگی یا ترجیحات بازارهای خاص که بتواند برای مخاطبان جدید جذاب باشد.
- تحقیق در مورد نحوه قیمتگذاری مناسب برای بازار هدف از ابعاد تعیینکننده در جذب مشتریان است تا مشخص شود مشتریان بابت محصولی که احساس راحتی با آن را دارند به چه اندازه هزینه میکنند.
سازگاری محصول شامل چندین نوع مختلف میشود که برای ایجاد تغییرات و دستیابی به بازارهای جدید مورد استفاده قرار میگیرند:
انطباق ملموس:
این نوع از انطباق به جنبههای فیزیکی یک محصول ارتباط دارد که شامل تغییراتی پیرو اولویتهای مشتری خارجی و هنجارهای فرهنگی آن میشود. مثل همسانسازی منوی غذایی یک رستوران زنجیرهای بر اساس فرهنگ مشتریان خارجی یا تغییر بستهبندی کالا برای صادرات.
انطباق ناملموس:
برخی سازگاریها روی جنبههای غیرفیزیکی محصولات اتفاق میافتد. برای مثال میتوان به تغییر نام یک محصول به دلیل معنای نامناسب نام موجود در بازار خارجی اشاره کرد یا طراحی پیامهای جدید بر اساس فرهنگ مشتریان خارجی برای بهدست آوردن سهم بازار جدید.
انطباق تبلیغاتی:
این شیوه به تغییر نحوه تبلیغ برای سازگاری با بازارهای خارجی اشاره دارد. با انطباق تبلیغاتی بهترین شیوه تبلیغات برای جلب توجه و اثرگذاری بیشتر انتخاب میشود. ممکن است در یک بازار بیلبوردها جوابگو باشند و در بازاری دیگر تبلیغات رادیویی بهترین نتیجه را رقم بزنند. همچنین میتوان جنبه بصری مواد بازاریابی را بومیسازی کرد.
در اینجا میتوان بهعنوان نمونه ایرانی از شرکت وطنزرین نام برد که برای دستیابی به بازارهای جهانی و کسب موفقیتهای بیشتر از شیوه انطباق محصول برای توسعه تجاری بهره گرفته است. گروه صنعتی وطن زرین مروارید آسیا با ایجاد مجموعههای تولیدی، تجاری و خدماتی در صنایع پلاستیک، صنایع سلولزی- بهداشتی، صنایع آبزیپروری، صنایع غذایی، صنایع خدماتی-آموزشی و تجارت الکترونیک بهعنوان یکی از بزرگترین و معتبرترین گروههای صنعتی خصوصی در کشور مطرح است.
مثال دیگر مربوط به محصولات غذایی میشود. برندهای غذایی همچون مکدونالد، برگر کینگ، پیتزا هات و… که در سطح جهانی عرضه میشوند، با ارائه پیشنهاداتی مانند غذاهای گیاهی، غذاهای دریایی و… بر اساس ذائقه و سلیقه کشورهای مختلف یک استراتژی سازگاری محصول را در پیش گرفته است.
به گزارش پایگاه خبری اقتصادآرا ،دکتر اسماعیل للـهگانی با اعلام این خبر افزود: این مرحله، چهارمین مرحله از پرداخت تسهیلات قرضالحسنه از سوی بانک رفاه کارگران به بازنشستگان در سال جاری است.
وی تصریح کرد: با پرداخت این تسهیلات، از ابتدای امسال جمعاً ۱۵۷ هزار فقره وام ۲۰ میلیون تومانی به بازنشستگان و مستمریبگیران تحت پوشش سازمان تأمیناجتماعی پرداخت شده است.
به گزارش پایگاه خبری اقتصادآرا ، از این منظر پایداری در کسبوکار به برنامهها و استراتژیهای شرکتها برای کاهش اثرات زیست محیطی ناشی از فعالیت آنها در یک بازار خاص اشاره دارد. در حال حاضر سازمانهای موفقی در فعالیتهای تجاری پایدار شرکت میکنند، در اینباره میتوان به مورد شرکت وطنزرین اشاره کرد که در چشمانداز و اهداف راهبردی خود به حمایت از زمینی پایدار و توسعه پایدار تأکید کرده است و در توضیح این هدف آورده است که: «ما با کاهش ضایعات و افزایش کارایی در عملیاتمان و یافتن راههای پایدار بیشتر در کسبوکارمان، تجربه جدیدی برای ذینفعانمان رقم خواهیم زد و هر روزه در مسیر پایداری گام خواهیم برداشت». البته باید این نکته را ذکر کرد که استراتژی هیچ دو شرکتی عیناً شبیه یکدیگر نیست، در واقع هر کسبوکار بنا بر اهداف تجاری و ارزشهای سازمانی خود ممکن است استراتژیهای مختلفی را بهکار ببندد، از جمله:
- استفاده از مواد پایدار در فرآیند تولید
- بهینهسازی زنجیره تأمین برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای
- استقرار زیرساختهایی برای حفظ منابع آب و حذف ضایعات
- بهبود کارایی مدیریت انرژی و تکیه بر منابع انرژی تجدیدپذیر
- حمایت از بودجه آموزشی، تشویق به بازیافت مواد، ترویج مصرف پایدار و حفاظت از منابع طبیعی
با توجه به وضعیت پیشبینیناپذیر در سرتاسر جهان، تغییرات آب و هوایی، کاهش منابع طبیعی و تقاضای روزافزون برای تأمین انرژی و مواد غذایی، بر هر سازمانی واجب است تا با شیوههای مسئولانه و به شکلی منعطف و چابک، کسبوکار خود را به سمت پایداری سوق دهند. از دلایل لزوم پایداری در کسبوکار میتوان به عوامل اخلاقی و مالی مختلفی اشاره داشت:
- علاقه روزافزون کارمندان به کارفرمایان هدفمند و سازمانهای مأموریتمحور و دغدغهمند در مورد سیاره زمین
- تمایل بیشتر مصرفکنندگان و مشتریان به استفاده از کالاهای برندهای مسئول از نظر زیستمحیطی
- گرایش دولتها، سرمایهگذاران، کارمندان و مشتریان به سطوح جدیدی از مسئولیتپذیری سازمانی همچون اقدام برای مقابله با تغییرات آب و هوایی
- الزامات افشای شرکتی در مورد اثرات زیستمحیطی در بسیاری از اقتصادهای برتر جهان و تلاش برای محدود کردن گازهای گلخانهای
به بیانی قدم گذاشتن در راه دستیابی به کسبوکار پایدار با کربنزدایی، رعایت الزامات زیستمحیطی و بهبود مصرف منابع در واقع اقداماتی برای جذب مشتریان، افزایش وفاداری به برند و کشف فرصتهای جدید برای کاهش هزینههاست.
طراحی و تدارک استراتژی کسبوکار پایدار در چند مرحله صورت میگیرد تا بتوان هدف سازمان را به عملکرد تبدیل کرد که به این ترتیب اتفاق میافتد:
- ارزیابی مسأله و تعریف هدف با طرح سؤالات متفاوت، پرسشگری از اعضای سازمان و اولویتبندی مشکلات بزرگی که در این رابطه وجود دارند.
- تعیین یک بیانیه مأموریت متمایز بعد از توافق بر سر هدف. این بیانیه باید ارزشها و اهداف سازمان را در بر بگیرد تا بهعنوان یک چراغ راه برای تمرکز بر کارهایی که باید انجام شوند عمل کند.
- طراحی و ساخت یک استراتژی تجاری پایدار بر اساس بیانیه مأموریتی که آماده شده لازم است تا سازمان اطمینان حاصل کند که همچنان سودآور باقی میماند. بهعنوان مثال یکی از بررسیهای یونیلور نشان داد که ۳۳ درصد از مصرفکنندگان علاقهمند به خرید از برندهایی هستند که فرصتی را در بازار برای کالاهای پایدار بهوجود میآورند.
- اجرای استراتژی مرحله گام برداشتن برای رسیدن به اهداف تعریفشده است. در این برهه باید فرآیند بهصورت دورهای بازبینی و نتایج ارزیابی شود تا اهداف، مأموریت و پیشرفت کسبوکار در یک راستا باقی بمانند.
دادههای زیستمحیطی و کسب بینشی دقیق نسبت با آنها تا امروز توانسته رفتارهای تجاری و اجتماعی را تا حدودی تغییر دهند و منجر به ظهور شرکتهای پایدار شدهاند. پایداری در کسبوکار یک جریان مؤثر، بزرگ و پیشرونده است و در سرتاسر جهان سازمانهای بیشتری به دنبال راه حلهای جدید و استفاده از هوش مصنوعی، بهینهسازی عملکرد داراییها و استفاده از منابع، کربنزدایی و ایجاد زنجیرههای تأمین پایدارتر هستند تا در آینده به هدف کلان نجات زمین بیشتر نزدیک شوند، به رقابت بپردازند و بقای خود در بازار را تضمین کنند..
به گزارش پایگاه خبری اقتصادآرا ، این بانک تجارت با هدف ارائه خدمات بهینه بانکی به مشتریان و تکمیل کادر اجرایی خود در 25 استان کشور نیروی انسانی استخدام میکند.
متقاضیان واجد شرایط و فارغالتحصیل مقطع کارشناسی پس از کسب موفقیت در آزمون کتبی علمی، آزمون روانشناختی، مصاحبه عمومی و تخصصی، گزینش و معاینات پزشکی، با انعقاد «قراردادکار با مدت معین و بیمه درمان و بازنشستگی تأمین اجتماعی» در شعب و واحدهای ستادی این بانک مشغول بهکار میشوند.
آزمون استخدامی بانک تجارت با همکاری شرکت تعاونی خدمات آموزشی کارکنان سازمان سنجش آموزش کشور برگزار شده و فرآیند ثبت نام متقاضیان آزمون استخدامی از ساعت 8 صبح روز پنجشنبه مورخ 20 مهرماه 1402 لغایت ساعت 24 روز جمعه 28 مهرماه 1402 از طریق این لینک انجام خواهد شد.
به گزارش پایگاه خبری اقتصادآرا ، در این دوره استخدام، متقاضیان مرد و زن واجد شرایط و فارغ التحصیل مقطع کارشناسی پس از کسب موفقیت در آزمون کتبی علمی، آزمون روانشناختی، مصاحبه عمومی و تخصصی، گزینش و معاینات پزشکی، با انعقاد « قراردادکار با مدت معین و بیمه درمان و بازنشستگی تأمین اجتماعی» در شعب و واحدهای ستادی این بانک مشغول بهکار خواهند شد.
آزمون استخدامی بانک تجارت با همکاری شرکت تعاونی خدمات آموزشی کارکنان سازمان سنجش آموزش کشور برگزار شده و فرآیند ثبت نام متقاضیان آزمون استخدامی از ساعت 8 صبح روز پنجشنبه مورخ 20 مهرماه 1402 لغایت ساعت 24 روز سه شنبه 25 مهرماه 1402 از طریق این لینک انجام خواهد شد.